بهدنبال این تماس، امدادگران راهی محل شدند و تلاش برای نجات دو پسر جوان آغاز شد. دقایقی بعد پیکر دو پسر جوان از چاه بیرون کشیده شد اما مأموران اورژانس مرگ یکی از آنها به نام داریوش را اعلام کردند. با تأیید مرگ پسر جوان، موضوع به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی گزارش شد. بازپرس جنایی دستور تحقیقات صادر کرد و در ادامه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
متخصصان پزشکی قانونی در صحنه، علت اولیه مرگ را خفگی در آب اعلام کردند و جسد پسر 37 ساله، برای بررسی علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
پسر دوم که از یک قدمی مرگ برگشته بود، پس از مداوا و بهبودی درباره این حادثه گفت: من و داریوش دوست صمیمی بودیم و سالهاست که همدیگر را میشناختیم. با ماشین مسافرکشی میکردیم و از آنجایی درآمد پایینی داشتیم به فکر راهی بودیم تا درآمد بیشتری بهدست بیاوریم. مشکلات اقتصادی روزبهروز بیشتر میشد، تا اینکه یک شب در دورهمی دوستانه یکی از دوستانم به نام اردلان موضوع پیدا کردن زیر خاکی را مطرح کرد و گفت بهترین راه این است که عتیقه پیدا کنیم و آن را بفروشیم.
اردلان گفت: شما در خانهای زندگی میکنید که خیلی قدیمی است من صاحب خانه قبلی شما را میشناختم و با او صحبت کرده بودم .او به من گفت که داخل خانه شما گنج هست و حتی نقشه گنج هم دارد.
صحبتهای آن شب دوستم گرچه اول به نظر واقعی نیامد اما کم کم مثل خوره به جانم افتاد و بعد از چند روز به سراغ صاحب خانه قدیمی رفتم و او نقشهای به من نشان داد و گفت این نقشه را داخل خانه پیدا کرده است. به شرطی نقشه را به من میدهد که بعد از کشف گنج، به او هم سهمی بدهم.
پسر جوان گفت: خانه ما سه طبقه و قدیمی است و در منطقه قدیمی هم بنا شده است. نقشه را گرفتم و به همراه دوستم داریوش راهی خانهمان شدیم. با تهیه دستگاه گنجیاب و وسایل حفاری شروع به کندن زمین کندیم.
چند روزی کارمان ادامه داشت تا اینکه بعد از حفر 12 متری زمین، ناگهان کلنگ داریوش به لوله فاضلاب برخورد کرد و باعث شکستن لوله و فوران آب در داخل چاه شد؛ با فریاد کمک خواهی داریوش من به کمکش رفتم، اما موفق نشدم او را بیرون بیاورم و خودم که در چاه گرفتار شده بودم شروع به داد و فریاد کردم تا اینکه خانوادهام متوجه شده و با کمک امدادگران نجاتم دادند.
بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، پس از شنیدن اظهارات پسر جوان دستور ایمنسازی محل حادثه و تحقیقات در خصوص ادعای او را صادر کرد.